پزشکی که پس از حمله اسرائیل، با وجود آسمانِ بسته، خود را به ایران رساند

به گفته خبرنگار اجتماعی آژانس خبری TASNIM ، “خبر حمله رژیم صهیونیستی به ایران آمد ، من به سرعت تلفن خود را برداشتم و با بستگانم در ایران تماس گرفتم.” اکنون من به جز سلامتی و اندوه هموطنان خود نگرانی دیگری داشتم و این لغو پروازها بود که می توانست مرا به خانه بیاورد. “
این احکام توسط دکتر حسینی ، همان پزشک که در فضای مجازی ، میهن پرستی وی و تلاش های وی برای بازگشت از اروپا به ایران به دنبال حمله صهیونیستی به کشور ما گفته شده است ، گفته شده است.
دکتر حسینی یک پزشک جوان 28 ساله است که در بیمارستان و یک کلینیک مشغول به کار است و همچنین مدتی برای معالجه بیماران سرطانی هزینه کرده است ، اما وقتی شنید که رژیم جنایی صهیونیستی به ایران حمله کرده است ، وی با وجود لغو آن ، مصمم است که اروپا را ترک کند.
دکتر حسینی ، در مصاحبه ای با خبرنگار اجتماعی آژانس تاسنیم در مورد اقامت خود در هلند و بازگشت او به خانه برای خدمت به هموطنان ما پس از حمله به رژیم صهیونیستی ، گفت: “من به هلند رفته بودم تا در کنگره شرکت کنم و از آنجا می توانم به کشورهای اروپایی بروم. صبح جمعه که من در هتل بودم و من دوستان و همکاران خود را در ایران دیدم که رژیم صهیونیستی به این کشور حمله کرده است.
آسمان بسته نمی تواند از شور و شوق بازگشت به خانه جلوگیری کند!
لغو پروازها یکی از مشکلاتی بود که از همان روز اول حملات به ایران برای بسیاری از مسافرین ایجاد کرد ، اما یکی از راه های دکتر حسینی هنوز باقی مانده بود و این پرواز به استانبول بود و به سفر به ایران ادامه می داد ، این پزشک جوان و شجاع ایرانی به استانبول پرواز می کرد. صبح شنبه بود که خودم را به فرودگاه آوردم و پرواز را به استانبول دیدم. من بسیار خوشحال شدم ، اما در عین حال مطمئن بودم که اگر به استانبول بروم ، پرواز من به ایران به دلیل شرایط جنگ لغو می شود. من تقریباً یک روز کامل در فرودگاه ماندم و یک پرس و جو بزرگ از یک شرکت حمل و نقل ترکیه پیدا کردم که می تواند با اتوبوس در نزدیکی مرز ایران ، مرا از استانبول بیاورد.
فاصله استانبول از مرز ایران ، با وجود مسافت و سختی های طولانی ، خاطره ای جذاب را برای دکتر حسینی به جا گذاشت و این هماهنگی با ایرانی ها بود که عاشق وطن بودند ، از هزاران کیلومتر تا زمین ، آنها به ایران بازگشتند ، هنگامی که من سوار اتوبوس شدم. یکی از آقایانی که در اتوبوس کنار ما نشسته بود گفت که فرزندانش در کانادا هستند و او خانه ای را در ترکیه خریداری کرده است و در حال ماندن است ، اما گفت که حالا که اوضاع بود ، من نمی توانم خودم را سریعتر به کشور برسانم. مسافر دیگر ایرانی و ساکن اسپانیا بود که سالها در آنجا بود و من از او پرسیدم که سالها در اسپانیا زندگی می کنید ، چرا اکنون به کشور باز می گردید؟ وی گفت که من نمی توانم تحمل کنم که در چنین شرایطی در میهن و مردم کشور خودم نخواهم بود.
سختی های سفر به استانبول برای فاصله طولانی از مرز ایران به پایان نرسید ، اما شیرینی رسیدن به میهن برای خدمت به مردم همه چیز را از پزشک گرفته بود. او می گوید: ما همچنین حدود 6 ساعت در نزدیکی مرز ایران منتظر بودیم تا بتوانیم اتوبوس را برای ورود به تبریز و کشور پیدا کنیم. سرانجام ، اتوبوس به لطف خدا آماده شد و من توانستم به تبریز و سپس از تبریز به تهران برگردم. من با AM کار می کنم
هنگامی که میهن پرست در گذرنامه خانم دکتر ثبت شد
آنچه از صحبت های دکتر حسینی مشخص است ، شور و شوق وی برای خدمت به بیماران و عشق او به زندگی در میهن است ، وقتی از او می پرسم: “اکنون با این شرایط جنگی و جنایات رژیم صهیونیستی ، که منجر به شهادت برخی از همکاران پزشکان شما شد ، یک درصد از تصمیم شما تصمیم گرفتید؟” “نه ، به هر حال ، در فرانسه ، هنگامی که افسر فرانسوی گذرنامه من را در گذرنامه من ترک می کرد ، از شما خواست که بدانید که در یک جنگ هستید؟”
پایان پیام/