«پزشکان» طرفدار بازار رقابتی هستند و نگران سلامت و آموزش هستند/نفت خام فروشی نیست/به اصلاحات اقتصادی نیاز داریم
اقتصاد آنلاین؛ اکبر محمودی: حسین عبده تبریزی، مشاور اقتصادی این روزهای مسعود بیزیکیان با حضور در استودیو «اقتصاد آنلاین» با خبرنگار ما درباره مسائل اقتصادی، بورسی و املاک گفت وگو کرد.
وی متولد 1330 در تهران و دارای دکترای تخصصی مالی و بانکی از دانشکده بازرگانی منچستر است. وی در کارنامه خود علاوه بر تدریس دروس مالی در دانشگاه های شریف، تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی و امام صادق(ع)، به عنوان مشاور وزیر راه و شهرسازی در دولت یازدهم فعالیت داشته است. عضویت در شورای عالی بورس (1392-1397)، مشاور وزارت امور اقتصادی و دارایی در دولت هشتم، مدیرعامل چندین شرکت در حوزه سرمایه گذاری و همچنین ریاست هیات مدیره بانک اختاز نوین از جمله فعالیت های وی است.
عبده تبریزی، مشاور اقتصادی پزشکان در بخش اول گفت و گوی خود معتقد است که ما نیازمند یک اصلاح اساسی اقتصادی هستیم که البته چند مولفه مهم دارد که علاوه بر اقدامات دولت، مردم نیز باید از آن حمایت کنند. .
او معتقد است مسعود مزیکیان و تیم اقتصادی اش بازار رقابت را به شدت قبول دارند و نگران شکست و از هم پاشیدگی بازار و حوزه بهداشت و درمان هستند.
قسمت اول گفتگو با حسین عبده تبریزی، مشاور اقتصادی مسعود بیزیکیان با محوریت اقتصاد کلان و اصلاحات اقتصادی را می خوانیم:
* برای ورود به بحث ابتدا تحلیلی از وضعیت اقتصادی ایران ارائه کنید و اینکه دولت آینده با توجه به رشد اقتصادی که در دولت سیزدهم رخ داد چگونه می تواند با چه تفکر و فعالیتی این رشد اقتصادی را ادامه دهد و افزایش دهد؟
خوشحالم که در استودیوی «اقتصاد آنلاین» به عنوان یکی از محبوب ترین و حرفه ای ترین رسانه ها در حوزه اقتصاد حضور دارم. شرایط کنونی کشور سخت تر از جنگ تحمیلی است و حتی در مناظره های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نیز مسعود مزیکیان به خوبی به آن اشاره کرد. چون در دوران جنگ تحمیلی مسائل زیست محیطی و آبی و تحریم نداشتیم. از هر حوزه ای که الان روی کار بیاید، چه دکتری پزشکی باشد چه 5 کاندیدای دیگر، اقدامات مهم زیادی باید انجام شود. اولین اقدام دولت آینده سرمایه گذاری است. این منبع باید از کجا بیاید؟ وقتی به بودجه رجوع می کنیم، می بینیم که اصلاً جایی برای سرمایه گذاری نیست. با نگاهی به بانک ها می بینیم که بانک ها نامتعادل هستند. بنابراین ما به ارز نگاه می کنیم. درست است که تحریم داریم اما همچنان نفت می فروشیم و در 3 سال گذشته با فروش نفت توانسته ایم منابع خوبی به دست آوریم و رشد اقتصادی قابل توجهی نیز از فروش نفت حاصل شده است. بنابراین شاید بتوان گفت با فروش بیشتر نفت می توان به رشد اقتصادی دولت سیزدهم ادامه داد. اما سوال اینجاست که از کجا می توان نفت بیشتری برای فروش تهیه کرد؟ هنوز نفت تولید نکرده ایم. با توجه به این مسائل و فروش نفت که صادرات خوبی در این سه سال بوده است، مازاد نفت نداریم و این شرایط را سخت می کند.
17 سال است که سرمایه گذاری ها کمتر از استهلاک در حوزه نفت و گاز بوده است
* برای رفع این مشکل چه باید کرد؟
اگر بخواهیم این مشکل را حل کنیم باید به دو سه جزء توجه کنیم. اولین مولفه اصلاحات اقتصادی این است که بتوانیم این اتلاف منابع نفت و گاز را کنترل و بهره برداری کنیم. این بدان معنا نیست که صنایع فقط 8 ماه گاز دارند. کشوری که نفت و گاز دارد چرا باید صنایعش به دلیل کمبود گاز یا برق تعطیل شود؟ ما بالاترین ذخایر گاز دنیا را داریم، صنایع آن نباید به دلیل کمبود انرژی تعطیل شود. اگر این اتفاق بیفتد اینها هم نیاز به سرمایه دارند چون تصور می کنم. 17 سال است که سرمایه گذاری ها در حوزه نفت و گاز کمتر از استهلاک بوده و یا حداقل نرخ رشد آن کاهش یافته است. 3-4 سال است که در کل اقتصاد استهلاک بیشتر است اما اینجا بیشتر است و این یعنی سرمایه گذاری لازم است. حالا بحث این است که بخشی از این سرمایه را می توان از هدر رفت این منابع به دست آورد و آرام آرام توسعه داد. مولفه دیگر البته ارتباط بیشتر با دنیا و سرازیر شدن سرمایه به کشور است. باید یک فناوری وارد کشور شود و اگر نفت داشتیم می توانستیم نفت بیشتری بفروشیم.
فروش نفت خام فروش نیست
* اما خیلی ها فروش بیشتر نفت را خام فروشی می دانند؟
باید گفت این صحبت هایی که دوستان اعلام می کنند خام فروشی مشکل دارد بحث دقیقی نیست. اگر مقام اول کشور اعلام می کند که خام فروشی نکنید، یعنی تا جایی که می توانیم در زنجیره تولید جلو برویم. اما اگر بخواهیم در نفت جلو برویم نیاز به سرمایه گذاری سنگین داریم و اتفاقاً از این نفت زیاد داریم و ممکن است تا 30 سال آینده به دلایل زیست محیطی اجازه فروش آن را به ما ندهند. اما ما نمی فهمیم افرادی که به این نتیجه می رسند که ما نباید از آن دستور خام فروشی نفت نفت بفروشیم. سوال این است که اگر نفت نفروشیم نمی توانیم سرمایه گذاری کنیم. قیمت تمام شده نفت 10 تا 15 دلار است و فرض کنید آن را 70 دلار بفروشیم. اگر 50 دلار سود خالصی را که نفت از یک تجارت دیگر یا صادرات دیگری می دهد به دست آوریم، 10 تا 15 درصد سود می شود، بنابراین برای به دست آوردن این 50 دلار، باید هزینه زیادی صرف کنیم. زمان به شما اجازه نمی دهد که چنین مبلغ مناسبی برای کشور بدست آورید. پس واضح است که اگر روابط بهبود یابد و سرمایه گذاری خارجی صورت گیرد، طبیعی است که نفت و گاز بیشتری برای فروش داشته باشید و پیشرفت های اقتصادی خوبی برای کشور حاصل شود.
* به نظر می رسد اصلاحات اقتصادی با رفع تحریم ها سرعت بیشتری پیدا کند؟
یک محور اصلاحات اقتصادی و محور دیگر بحث بهتر شدن روابط با دنیاست.
اصلاحات اقتصادی نیازمند سرمایه و گشایش روابط بین الملل است
* در سخنرانی ها و مناظره ها هم مشخص بود که پزشکان تاکید دارند که باید روابط بین الملل را افزایش دهیم.
در مناظره پزشکان نموداری نشان دادند که اصلاحات اقتصادی مستلزم سرمایه و گشایش روابط بینالملل است. زیرا اگر پول نباشد و اصلاحات اقتصادی به طور ناگهانی انجام شود و قیمت ها افزایش یابد، مشکلاتی به وجود می آید. برعکس، ما در ایران هم داشتیم که باید روابط خارجی را بهتر کرد و پول اضافی باعث بیماری هلندی می شود. محور سوم که بسیار مهم است حمایت مردم است. یعنی مردم باید اصلاحات را بپذیرند و اعتماد کنند که در مسیر درستی پیش می رود. چون الان رابطه دولت و ملت خیلی خوب نیست و هر اقدامی از سوی دولت کمتر قابل باور است. امید است این سه محور و مولفه با هم حرکت کنند.
سرمایه گذاری زیرساختی کافی در حوزه بهداشت و درمان صورت نگرفته است
* نگاه اقتصادی سایر نامزدهای انتخاباتی را در این مدت کوتاه در مناظره ها و بحث ها چگونه دیدید؟
همه نامزدها بازارگرایی دارند. هیچ یک از نامزدها بازار را رد نمی کنند. البته در سطوح مختلف منکر نمی شوند. مثلاً پورمحمدی با یک قاطعیت این موضوع را اعلام می کند و آقای مزیکیان با قاطعیت دیگر این موضوع را اعلام می کند. اما اگر بخواهم نظریه آقای الباجیان را توضیح دهم این است که ایشان بازار رقابت را قبول دارند. اما او نگران شکست بازار است. یکی حوزه سلامت و دیگری حوزه آموزش. پزشکان احساس می کنند که سرمایه گذاری زیرساختی کافی در زمینه های بهداشت و درمان انجام نشده است. البته شاید این تحلیل را دیده باشید که ما در ایران نسبتی داریم که نسبت مخارج دولت تقسیم بر تولید ناخالص داخلی است. البته جالبتر اینکه این نسبت در آلمان 48.5 است که 48.5 درصد از کل تولید ناخالص داخلی را به دولت می دهد. این یعنی اقتصاد رفاه.
اگر زیرساخت های سلامت با این وضعیت ادامه پیدا کند و مستهلک شود، وضعیت بدتری خواهیم داشت
* این عدد در ایران چقدر است؟
دو رقم در ایران استخراج شده است. رقم 16 درصد که اگر این عدد هم درست باشد. برای مثال در مورد ترکیه این رقم کمتر است. اما وقتی عده ای محاسبه می کنند، اگر یارانه انرژی پنهان را هم در نظر بگیریم، این عدد به 60 درصد می رسد. جالب است و سوال این است که آیا این یعنی ما بهتر از آلمان هستیم؟ بنابراین ماجرا از این قرار است که آنچه ما به عنوان یارانه انرژی محاسبه می کنیم، بخش قابل توجهی از آن هدر می رود و مقداری به کشورهای همسایه قاچاق می شود و مقداری نیز به دلیل مشکلات خطوط و هدر رفت خطوط است. اینها نشان می دهد که چه رقم بزرگی است. چون با کشورهای همسایه احساس خوبی نداریم و فکر می کنم برای عربستان 28 است. پس واضح است که اگر آن پول را به آن افراد ندهیم، می توانیم آن را صرف آموزش و سلامت کنیم. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند و مستهلک شود، زیرساخت های سلامت بدتر می شود. ما باید جلوی وخامت را بگیریم و بهبود پیدا کنیم. به هر حال اعتقاد دکتر این است که باید سرمایه گذاری های زیربنایی بیشتری انجام شود. پزشکان معتقد نیستند که بخش بهداشت و درمان باید خصوصی شود. نظارت دولت در آموزش و پرورش باید افزایش یابد.