حتی قبل از اعلام مرکز ، ما به سایت حمله کردیم … – آژانس خبری مهر | اخبار ایرانی و جهانی

در طول دوازده دفاع از حملات وحشیانه و وحشیانه این کشور توسط دشمن صهیونیستی ، اعضای کارکنان بهداشت و بهداشت ایران و هر یک از اعضای تیم ملی بهداشت در کنار مردم ایران ایستادند و سنگرهای بهداشتی را انجام دادند. احساس مسئولیت ، همراهی ، همدلی و فداکاری تیم بهداشت هزاران داستان و روایت دارد. در این میان ، برخی از افراد با شجاعت ، مدیریت ، خلاقیت ، دوستی یا همدلی داستانهای متفاوتی و تأثیرگذار ایجاد کرده اند که باید زنده بمانند. مجموعه مذاکرات “تاریخ شفاهی بهداشت در دفاع ملی” تلاشی برای روایت قطره ای از دریای بی پایان حماسه های ایجاد شده در این دوازده روز توسط اعضای دسته های مختلف و مشاغل مختلف در ساختار سیستم بهداشت ایران است.

لطفاً خود را کاملاً معرفی کنید و به شما بگویید کجا کار می کنید؟ من روح الله نظاری هستم از اضطراری آهواز.

در مورد آن 5 روز برای ما بگویید ، چه شرایطی داشتید و چه کاری انجام دادید؟ ما در منطقه تحت پوشش خود چندین حمله دشمن داشتیم که برای مأموریت به این مناطق فرستاده شده بودیم ، تازه از مأموریت دیگری برای شنیدن انفجار بازگشتیم و متوجه دود غلیظ در آسمان شدیم ، بدون اینکه به مرکز بگوییم ، ما در آمبولانس بودیم و اولین کسی بودیم که حرکت کردیم ، ما اولین نیروها بودیم. در آنجا بود و ما سعی کردیم کمی در آنجا محاکمه کنیم ، سپس چهار مجروح را به سرعت به بیمارستان منتقل کردیم و به سرعت به محل انفجار بازگشتیم.

آیا از آن لحظاتی که اتفاق افتاد احساس ترس نکردید؟ آیا به خانواده خود فکر نکرده اید؟ فکر می کنید که ، به عنوان مثال ، خدای ناکرده برای خودتان اتفاق افتاده است؟ برای گفتن حقیقت ، اولین لحظاتی که منفجر شد ، لحظه ای که وارد شدم ، فقط سعی کردم به سرعت به بالای مجروحان برسم ، اما وقتی در محیط زیست بودم و دود و گرد و غبار و ویرانی را دیدم ، می ترسیدم که دوباره از انفجار خود ترسیده باشیم ، هرگز خانواده ام را نخواهم دید.

آیا به روز اول فکر نکرده اید که فکر نمی کردید روز بعد به کار خود نپردازید؟ به هر حال ، این فکر ممکن است به یک مورد برسد. نه ، من فکر نمی کردم ، فکر نمی کردم که هیچ یک از بچه های ما این کار را انجام دهند. شرایط کار ما به گونه ای است که در حین خدمت در بخش اورژانس با این صحنه ها روبرو هستیم و این موارد خطرناک و دشوار ، به عنوان مثال ، حوادث طبیعی یا رویدادهایی مانند تصادفات و غیره ، اما گاهی اوقات به دیگران کمک می کنیم تا به دیگران کمک کنند و این به دیگران کمک می کند تا همیشه کمک کنند.

آیا نکته دیگری نیست که در مورد آن دوره به شما بگوییم؟ کمبود و مشکلی که می خواهید مطرح کنید؟ نه خدا را شکر ، بچه ها همه خوب بودند ، در صحنه اول که ما رفتیم و ما جزو اولین نیروهای نجات بودیم که پس از انتقال سری اول به آنجا رسیدیم و به خدا بازگشتیم.