سلامت خانواده

تهدید “سلامت روان” در خانواده های والدین مجرد – آژانس خبری مهر | اخبار ایرانی و جهانی

به گفته خبرنگار مهر ، سعید رزا فله چای ، عضو دانشکده دانشگاه ، با استناد به آمار رسمی طلاق و پدیده “طلاق ساکت” ، به معضل خانواده های مجرد در جامعه پرداخته است ، این مقاله به تجزیه و تحلیل ابعاد پنهان این بحران ، از جمله سلامت روانی مادرانه ، و مشکلات آموزشی می پردازد. هدف از این مقاله ، برجسته کردن ضرورت تدوین سیاست های جامع پشتیبانی ، از جمله آموزش والدین و پشتیبانی اقتصادی و اجتماعی ، به عنوان یک سرمایه گذاری استراتژیک برای آینده جامعه است.

مقدمه

در یک دهه گذشته ، جامعه ایران شاهد تحولات چشمگیری در ساختار خانواده بوده است. ثبت بیش از 1.5 میلیون طلاق رسمی در طی پنج سال گذشته نشان دهنده ابعاد آشکار این تغییرات است. با این حال ، فراتر از این آمار رسمی ، پدیده ای به نام “طلاق ساکت” نیز وجود دارد که در آن زوج ها علی رغم جدایی عاطفی و زندگی مستقل ، پیوند رسمی خود را حفظ کرده اند. این امر منجر به افزایش تعداد خانواده های تک حزبی ، که اغلب مسئولیت مدیریت مادران را بر عهده دارند. متأسفانه ، آمار دقیق و جامع در مورد تعداد این خانواده ها و معیشت و وضعیت اجتماعی آنها در دسترس نیست ، که این یک چالش جدی در برنامه ریزی و ارائه پشتیبانی لازم است.

تأثیر خانواده های یک والد

1. مادران در مرکز چالش: قربانیان پنهان و پیامدهای سلامت روان

پس از جدایی ، مادران نه تنها بار سنگین غم و اندوه ، اضطراب و استرس مالی را تحمل می کنند ، بلکه مسئولیت انحصاری برای تأمین نیازهای عاطفی و عملی کودکان را نیز تحمل می کنند. مطالعات بیشماری (نامگذاری تحقیق و مراجعه به منابع) نشان می دهد که “مادران مجرد” بسیار در معرض خطر اختلالات بهداشت روان از جمله افسردگی ، اضطراب مزمن و فرسودگی والدین هستند. جامعه ای که بخش قابل توجهی از مادران خود را برای چنین چالش هایی به چنین چالش هایی می پردازد ، به ناچار هزینه های بالایی را در بخش بهداشت پرداخت می کند ، باعث کاهش بهره وری نیروی کار و از دست دادن سرمایه انسانی می شود. سلامت روانی ضعیف مادر نه تنها یک مشکل فردی است ، بلکه یک تهدید جدی برای سلامت روانی نسل بعدی و پایداری اجتماعی است.

2. در معرض خطر کودکان: آینده ای که تحت تأثیر محرومیت قرار گرفته است

کودکانی که در خانواده های یکپارچه و تنها مادران زندگی می کنند ، به ویژه در صورت عدم حمایت کافی ، در “منطقه خطر” قرار دارند. مطالعات گسترده حاکی از آن است که این کودکان ممکن است نسبت به همسالان خود در خانواده های دوالد با مشکلات رفتاری ، عاطفی و دانشگاهی بیشتری روبرو شوند. به طور خاص ، پسران در خانواده های تنها مادر ، در صورت عدم وجود الگوی مردانه مثبت و حمایتی ، در برابر مشکلات رفتاری خارجی و نارسایی تحصیلی آسیب پذیرتر هستند.

عدم آموزش مؤثر والدین ، ​​توانایی مادران را در ایجاد یک محیط پایدار ، نظارت کارآمد و پشتیبانی از پیشرفت تحصیلی و اجتماعی فرزندانشان کاهش می دهد. این امر منجر به تربیت نسلی از کودکان با مهارت های ضعیف اجتماعی و اجتماعی و آموزشی خواهد شد که شانس کمتری برای یافتن مشاغل پایدار و مشارکت تولیدی در جامعه در آینده خواهد داشت. این امر پتانسیل نیروی کار آینده را تضعیف می کند و منجر به از بین رفتن سرمایه انسانی می شود.

1. رفتارهای خطرناک و پرخطر: یک چرخه توپ

بزرگسالی یک بخش متقاطع حساس و چالش برانگیز است که با تغییرات هورمونی و جستجوی هویت همراه است. در این مرحله بحرانی ، عدم نظارت کافی والدین ، ​​ارتباطات خانوادگی ضعیف و بی ثباتی محیطی می تواند به سرعت نوجوانان را به سمت بزهکاری ، سوءاستفاده از مواد و رفتارهای پرخطر سوق دهد. مادران فقط به دلیل مشاغل و مسئولیت های قریب به اتفاق خود ، در ارائه نظارت فعال و ارتباط مؤثر با نوجوانان خود با چالش های جدی روبرو هستند. این امر باعث افزایش رفتارهای بزهکاری و پرخاشگرانه در بین جوانان می شود (با اشاره به جرم شناسی و تحقیقات روانشناسی نوجوانان). این پدیده نه تنها ناامنی اجتماعی را ارتقا می بخشد ، بلکه هزینه های عظیمی را نیز به سیستم قضایی و امنیتی تحمیل می کند و استعدادهای ارزشمند جامعه را از بین می برد ، که یک چرخه پرهزینه و پرهزینه را تشکیل می دهد.

1. ادامه چرخه فقر: نسلی در دام نابرابری

خانواده های مجرد ، به ویژه کسانی که از حمایت آموزشی و اجتماعی محروم هستند ، نگران فقر هستند. این پدیده نه تنها یک مشکل اقتصادی بلکه یک بحران عمیق اجتماعی است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. مادرانی که فاقد دانش و آگاهی مناسب برای والدین هستند ، ممکن است نتوانند کودکانی را که قادر به آموزشی و مهارت هستند ، پرورش دهند. در نتیجه ، این کودکان در آینده نیز با موانع مشابه فقر روبرو خواهند شد (با اشاره به فقر و نظریه های سرمایه انسانی). این وضعیت منجر به ادامه چرخه فقر ، تشدید نابرابری های اجتماعی و اقتصادی ، افزایش بار مالی بر برنامه های رفاه دولت و کاهش تحرک اجتماعی می شود. جامعه ای که نابرابری عمیقاً با خطر قطبش ، نارضایتی و ناآرامی های اجتماعی روبرو است که در نهایت منجر به فروپاشی تدریجی انسجام اجتماعی خواهد شد.

1. انزوا و تضعیف سرمایه اجتماعی: ایجاد شکاف در زمینه جامعه

مادران به تنهایی ، بدون دسترسی به شبکه های آموزش و پشتیبانی ، غالباً انزوا و تنهایی عمیق را تجربه می کنند. این انزوا به یک مانع جدی برای ایجاد “سرمایه اجتماعی” تبدیل می شود که برای پایداری و سلامت هر جامعه بسیار مهم است. سرمایه اجتماعی شامل شبکه های ارتباطی ، هنجارهای اعتماد و کمک هایی است که راه را برای مشارکت مدنی و همبستگی اجتماعی هموار می کند. هنگامی که مادران از مشارکت در گروه های حمایتی یا فعالیت های اجتماعی محروم می شوند ، نه تنها به خودشان آسیب می رسانند ، بلکه جامعه همچنان پتانسیل ها و مشارکت های ارزشمند آنها ناکافی است. نتیجه اجتماعی این موضوع به معنای کاهش سرمایه اجتماعی به معنای ضعف در مقاربت ، کاهش مشارکت مدنی و از بین بردن اعتماد به نفس در جامعه است. این می تواند به یک جامعه پراکنده با احساس بیگانگی و عدم مسئولیت منجر شود و شکاف عمیقی در زمینه اجتماعی ایجاد کند که بسیار دشوار و وقت گیر خواهد بود.

بحث و نتیجه گیری: سرمایه گذاری استراتژیک برای آینده جامعه

عدم آموزش والدین و پشتیبانی اقتصادی و اجتماعی فقط برای مادران فقط یک مشکل خانوادگی نیست. در عوض ، این یک چالش اجتماعی با عواقب فاجعه بار و گسترده است. این غفلت سلامت روانی مادران را به خطر می اندازد ، آینده کودکان را تاریک می کند ، بزهکاری را افزایش می دهد و چرخه فقر را ادامه می دهد.

از دیدگاه علمی ، والدین یک “هزینه” یا “کار” ساده و اتوماتیک نیست ، بلکه یک “سرمایه گذاری استراتژیک طولانی مدت” است که تأثیرات آن بر ابعاد فردی ، خانوادگی و اجتماعی عمیق و پایدار است. این رویکرد ریشه در تحقیقات علمی گسترده در زمینه های اقتصاد ، علوم اعصاب ، روانشناسی رشد و جامعه شناسی دارد و والدین را به یک فرایند چندگانه و محاسبه تبدیل می کند. از دیدگاه اقتصادی (مانند نظریه سرمایه بکر بشر ، 1) ، سرمایه گذاری در سالهای اولیه زندگی و رشد کودک بیشترین بازده اقتصادی و اجتماعی را در مقایسه با هر سرمایه گذاری دیگر در طول چرخه زندگی شخص دارد (هاکمن ، 2). کارشناسان بر این باورند که فراهم کردن یک محیط غنی ، تحریک کننده و حمایتی برای کودکان در کودک ، مهارت های شناختی و غیر شناختی (مانند خودآزمایی ، پشتکار و مهارت های اجتماعی) را توسعه می دهد و منجر به موفقیت تحصیلی بیشتر ، درآمد بالاتر بزرگسالی ، کاهش رشد اقتصادی و میزان کسر می شود.

یک جامعه سالم به خانواده های سالم احتیاج دارد و سنگ بنای اصلی یک خانواده سالم ، سلامت روانی مادران است. این اصل نادیده گرفته شده ترین و در عین حال مهمترین بخش والدین مدرن است. برای داشتن یک جامعه قوی و سالم ، سلامت روانی مادران باید از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد و بسترهای مناسب را برای والدین ، ​​پشتیبانی اجتماعی و اقتصادی فراهم کند. این اقدامات نه تنها به بهبود کیفیت زندگی خانواده های یکپارچه کمک می کند ، بلکه یک سرمایه گذاری اساسی و استراتژیک برای اطمینان از آینده پایدار و توسعه یافته کشور نیز کمک می کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا