بارداری

تجربه زایمان راحت من؛ یک اشتباه کوچک که همه چیز را تغییر داد!

در سن 29 سالگی ، من می خواستم بچه دار شوم و فکر کردم که زایمان راحت خواهم داشت زیرا از کودکی ورزش کرده ام ، اما اولین زایمان من مانند یک کابوس بزرگ بود. هنوز ، وقتی به آن روز فکر می کنم ، بدنم می لرزد. درد شدید ، استرس ، جهل و …

همه اینها آن را به یکی از سخت ترین لحظات زندگی من در آن روز تبدیل کرد. به نظر می رسید که من در یک مسیر تاریک و ناشناخته قدم گذاشته ام ، بدون هیچ گونه راهنمایی و بدون اطلاع از آنچه انتظار داشتم. پیش از آن ، من از اطرافیان شنیده بودم که برخی از آنها زایمان راحت دارند و برخی از آنها سخت فشار دارند و زایمان سخت دارند و پدرشان کودک را به دنیا می آورد و آرزو می کردم که در میان آنها نباشم.

وقتی اولین انقباضات آغاز شد ، وحشت زندگی من مرا به خود گرفت. درد آنقدر شدید بود که احساس کردم استخوان هایم در حال شکستن است. هر لحظه گذشت ، دردها غیرقابل تحمل تر می شدند ، و من هرگز هیچ آموزشی را یاد نگرفتم ، و نمی دانستم چه اتفاقی می افتد ، من فقط فریاد می کشیدم و نمی دانستم چگونه این رنج را کنترل کنم.

پرستاران می گفتند: “نفس بکشید! آرام!” اما چطور؟ چگونه باید وقتی بدن من دردی را که هرگز تجربه نکرده بود ، آرام کنم؟ همسرم نسبت به من مضطرب و نگران بود ، اما او نتوانست کمک کند ، زیرا او هیچ تجربه ای مثل من نداشت. هر دقیقه مثل یک ساعت بود ، و من فقط آرزو می کردم که این کابوس به پایان برسد.

سرانجام ، بعد از ساعت ها ، درد ، ضعف و استرس کودک خود را در آغوش گرفتم. اما لحظه ای که همیشه فکر می کردم پر از شادی و آرامش است ، چیزی جز خستگی و درماندگی نبود. به جای لذت بردن از تولد فرزندم ، تنها چیزی که در ذهن من بود این بود: “چرا کسی مرا برای این لحظه آماده نکرد؟ چرا اینقدر سخت بود؟ من دیگر بچه نخواهم داشت.”

تحویل اول ؛ استرس ، درد و جهل

وقتی برای اولین بار باردار شدم ، همه چیز برای من جدید بود. من دائماً در حال جستجوی اینترنت بودم و هر آنچه را پیدا کردم می خواندم. اما هرچه بیشتر بخوانم ، بیشتر گیج می شدم. کسی نبود که مرا راهنمایی کند. مادر و مادربزرگ من فقط گفتند: “تولد زایمان دیگری است! همه گذشته اند ، شما می روید.”

من هیچ ایده ای برای تحویل نداشتم. من نمی دانستم که دردها چگونه شروع می شود ، چگونه نفس بکشید. چگونه می توانم درد را کاهش دهم یا حتی کاری که نباید انجام دهم. در بیمارستان ، هنگامی که درد زایمان شروع شد ، احساس کردم که می میرم. هر انقباضی که آغاز شد ، تمام بدنم را تکان داد و من نمی دانستم چگونه با آن مقابله کنم. پرستاران می گفتند: “آرام ، نفس بکشید!” اما چطور؟ من هیچ تمرینی ندیده بودم و هر کاری که کردم این بود که انگار بی فایده است.

من چند ساعت نقاشی کردم و هر لحظه احساس ناامیدی تر می کردم. سرانجام ، پس از یک زایمان سخت و پرتحرک ، کودک خود را در آغوش گرفتم. اما به جای لذت بردن از لحظه زیبا مادرم ، احساس خستگی و فرسودگی کردم.

تصمیمی که همه چیز را تغییر داد

من از بارداری فرار می کردم و تمام آن احساسات ناخوشایند دوباره مورد بررسی قرار گرفت ، اما همسرم در فرزند دوم گیر کرده بود و مجبور شدم آن را بپذیرم.

وقتی برای بار دوم باردار شدم ، تصمیم گرفتم این بار اوضاع را متفاوت کنم. من دیگر نمی خواستم همان تجربه وحشتناک را تکرار کنم. من در مورد کلاسهای آماده سازی تحویل تحقیق کردم و فهمیدم که چقدر می توانند مؤثر باشند. بنابراین من بلافاصله در کلاس بارداری و آمادگی مهر و موم زایمان ثبت نام کردم.

تجربه تحویل راحت من

بارداری دوم ، تجربه متفاوت

از جلسه اول ، فهمیدم که در بارداری قبلی چقدر بی خبر هستم. مربی کلاس خانم زرابادی توضیح داد که درد زایمان چیزی نیست که باید از آن بترسیم ، بلکه یک درد قابل تحمل است و ما باید یاد بگیریم که چگونه آن را مدیریت کنیم. من یاد گرفتم:

  • نحوه استفاده از تکنیک های صحیح تنفس برای کنترل درد.
  • چه تمریناتی انجام می دهم تا بدنم برای زایمان آماده شود.
  • چگونه می توانم ذهنم را آرام کنم و از استرس خودداری کنم.
  • چه تغذیه ای برای سالم تر بودن و جنین من بهتر است و روند زایمان من بهتر می شود.
  • نقش همسرم در این مسیر چیست و چگونه او می تواند از من حمایت کند.
  • چگونه می توانم بعد از زایمان این کار را برای کودک خود انجام دهم.

این بار ، من هر روز در کلاس های بارداری آنلاین مادر شرکت می کردم. من دیگر از زایمان نمی ترسیدم. برعکس ، من احساس قدرت کردم.

تحویل دوم ؛ آرامش و آمادگی

هنگامی که دومین انقباض زایمان من آغاز شد ، من از اولین تولدم نمی ترسیدم. من می دانستم که هر انقباض بخشی از یک مسیر طبیعی است و مجبور شدم آن را بپذیرم. من زمان درد خود را می نوشتم تا به زودی به بیمارستان نروم و صدمه نبینم.

ابتدا دوش گرفتم. من کمی آرایش کردم. وسایل و کیف هایم را آماده کردم. لباس دخترم را در کیفم گذاشتم. من غذاهایی را که خانم زرابادی گفته بود برداشتم. درد من حتی بیشتر می شد و من از تمریناتی که دیده بودم به خوبی کنترل می شدم. احساس قدرتمندی کردم من قرار است قهرمان شوم.

همسرم نیز در طبقه پدران آگاه شرکت کرد. بسیاری از مواردی که از آموزش خانم لوتفیپور آموخته است. او با من بود و از من حمایت کرد.

وقتی وارد بیمارستان شدم ، پرستاران از آرامش من شگفت زده شدند. حتی پزشک من گفت بدن من کاملاً آماده است و من طی دو ساعت زایمان کردم و زایمان بسیار راحت داشتم.

من اصلاً نمی توانستم آن را باور کنم. زایمان دوم من شگفت زده شد و زایمان من عالی بود و به جای اینکه از درد و خستگی غرق شوم ، بعد از زایمان انرژی و رضایتمندی و شیردهی دخترم احساس کردم.

تجربه تولد

توصیه من برای تحویل راحت

اگر باردار هستید و هنوز در کلاسهای بارداری و زایمان شرکت نکرده اید ، لطفاً اشتباه من را تکرار نکنید. این کلاس ها فقط برای مادران نیست ؛ در عوض ، همسران نیز در این مسیر نقش مهمی ایفا می کنند.

وقتی می دانید چگونه زایمان را مدیریت کنید ، نه تنها درد و راحتی کمتری را تجربه خواهید کرد بلکه لحظات زیبای مادری را نیز بهتر خواهید فهمید.

من کلاسهای بارداری مهر و موم مادران را پیشنهاد می کنم ، جایی که مربیان حرفه ای شما را برای زایمان آماده می کنند. این مرکز با آموزش تخصصی ، تکنیک های تنفسی ، تمرینات بدنی و روشهای تسکین درد ، به شما کمک می کند تا از زایمان راحت و بدون درد استفاده کنید.

من تجربه زایمان سخت و پرتحرک را تجربه کردم ، اما وقتی تصمیم گرفتم برای زایمان دوم آماده شوم ، همه چیز تغییر کرد. شما همچنین می توانید این تجربه شیرین را داشته باشید. زایمان راحت فرصتی نیست بلکه نتیجه آگاهی و آمادگی است. بنابراین اگر منتظر به دنیا آمدن فرزندتان هستید ، اکنون برای ثبت نام در کلاس های مرکز مادر اقدام کنید. این بهترین هدیه ای است که می توانید به خود و فرزند محبوب خود بدهید!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا