چگونه اقتصاد می تواند به “سلامت روان” آسیب برساند – خبرگزاری مهر | اخبار ایرانی و جهانی

به گفته خبرنگار MEHR ، بهتر است آن را برای اهمیت “سلامت روان” و توجه آن به ابعاد مختلف آن تعریف کنید.
سلامت روانی بیش از عدم اختلال یا بیماری های روانی است. تعریف سازمان بهداشت جهانی از بهداشت و درمان می گوید: “سلامت چاه جسمی ، روحی و اجتماعی کامل است ، عدم وجود بیماری یا ناتوانی.” در نتیجه ، می توان گفت که سلامت روان بهتر از “برای” در وضعیت بهتری است که در آن فرد توانایی های خود را درک می کند ، می تواند با استرس عادی زندگی کنار بیاید ، می تواند بر دوستان و دوستان وی تأثیر بگذارد و همچنین می تواند نقش های اجتماعی خود را بازی کند.
با این تعریف از سلامت روان ، می توان اهمیت موضوع را در ابعاد مختلف آن درک کرد و هر جامعه ای برای توسعه و توسعه جامع در همه ابعاد. این باید از سلامت روانی خوبی برخوردار باشد.
یکی از خسارت هایی که سلامت روانی افراد و جامعه را تهدید می کند ، مشکلات اقتصادی و معیشت است. یعنی هر چقدر هم که مردم در مصائب اقتصادی زندگی شرکت کنند. سلامت روانی آنها بیشتر مورد تهدید قرار می گیرد.
فقر و سلامت روانی
کلمه “فقر” یکی از عوامل محیطی مؤثر بر سلامت روان است. فقر با طیف گسترده ای از مشکلات سلامت روان ، از جمله افسردگی ، اضطراب و سوء مصرف مواد مرتبط همراه است. بنابراین ، برخورد با آن به این معنا که می تواند سلامت روانی افراد و جامعه را تحت الشعاع قرار دهد. بسیار مهم است
فتنه محمد بتی ، عضو کمیسیون بهداشت ماجلیس ، تأکید می کند که مردم به حمایت و پشتیبانی روانشناختی نیاز دارند و با اشاره به افزایش آسیب های اجتماعی و معیشت و مشکلات اقتصادی که تأثیر زیادی در سلامت روانی افراد داشته است.
افزایش مشکلات اقتصادی ، خط فقر ، آمار طلاق ، درگیری های خشونت آمیز و درگیری های خیابانی ، افزایش پرونده های خانوادگی و جنایی و ده ها موضوع دیگر همه پتانسیل بیماری روانی در کشور است.
به گفته سازمان ملل متحد ، در حالی که بیکاری می تواند خطر ابتلا به بیماری های روانی را افزایش دهد ، انجام کارهای غیر قابل اعتماد (به دلیل ناامنی ، قدرت چانه زنی ، دستمزدهای ناعادلانه و برنامه های کاری بسیار غیرقابل پیش بینی که مدیریت یک کار را غیرممکن می کند) منجر به عواقب روحی روانی می شود.
این گزارش نشان می دهد که امنیت اقتصادی می تواند با تعیین درآمد اساسی متناسب با استانداردهای جهان ، سلامت روان را بهبود بخشد. از آنجا که جوامع نابرابر نسبت به میزان افسردگی ، اضطراب و سایر مشکلات سلامت روانی بالاتری دارند.
واضح است که فقر برای سلامت روانی مضر است و در سالهای اخیر بین افزایش فقر و افزایش مشکلات روانی رابطه ای وجود داشته است. کودکان و خانواده ها به دلیل فقر ممکن است با اثرات روانی کوتاه مدت و طولانی مدت روبرو شوند. تحقیقات نشان می دهد که کودکان با کمترین درآمد 5 درصد از خانوارها چهار برابر بیشتر از کودکان دارای مشکلات روانی جدی هستند ، ثروتمندترین خانوارها در سن 5 سالگی.
افسردگی دام نه تنها یک مسئله اقتصادی بلکه یک چالش اجتماعی و روانی است.
مهدی اسدزاده ، یک جامعه شناس اقتصادی ، گفت که “معیشت” به یکی از مهمترین نگرانی های جامعه ایران تبدیل شده است و می گوید که این پدیده در واقع بازتاب شرایط اقتصادی دشوار و نامتعادل است که تأثیر عمیقی در زندگی روزمره مردم به ویژه گروه های کم درآمد داشته است.
وی افزود: “عوامل مختلفی در شکل گیری این وضعیت وجود دارد که برخی از آنها شرایط عمده اقتصادی ، نرخ تورم بالا و کاهش قدرت خرید به طور قابل توجهی امنیت اقتصادی مردم را تهدید کرده است.”