سلامت خانواده

در مورد خطرات “شایعه” مراقب باشید ؛ از افسردگی گرفته تا وسواس -کمپول – آژانس خبری مهر | اخبار ایرانی و جهانی

به گفته خبرگزاری مهر ، آلیرزا چیزاری ، رئیس هیئت مدیره انجمن تولید ، عرضه ، توزیع ، توزیع و صادر کنندگان استان تهران ، گفت: سرگردانی ذهن کشوری است که در آن ذهن فرد از تمرکز بر وظیفه یا موضوع فعلی و تمرکز بر افکار ، فانتزی ها یا موضوعات دیگر حواس پرتی است. این پدیده معمولاً در خودبخود و بدون کنترل آگاهانه اتفاق می افتد. به عنوان مثال ، ممکن است ناگهان هنگام مطالعه یا کار ، به یک خاطره ، یک برنامه آینده یا یک موضوع کاملاً بی ربط فکر کنید. شایعات ذکر شده در روانشناسی یکی از شایع ترین علائم برخی از اختلالات روانی است.

این درگیری ذهنی به تنهایی یک اختلال مستقل نیست ، اما می تواند برای اختلالات جدی تر مانند افسردگی ، اختلالات اضطرابی ، وسواس عملی و اختلال استرس پس از تروماتیک (PTSD) خطری باشد.

چه زمانی این اختلال نیاز به توجه و مداخلات درمانی دارد؟

هنگامی که یکی از این اختلالات را داشته باشد ، شایعات به عنوان یک علامت فعال می شود. در این حالت ، فرد با افکار منفی در مورد گذشته یا آینده ، اشتغال ذهنی مداوم خواهد داشت. این افکار ، اغلب ناکارآمد و ناکارآمد ، منجر به خستگی روانی ، اختلال خواب و در نهایت کاهش کیفیت زندگی فرد می شود.

ممکن است فرد دائماً احساس گناه ، شکست یا نگرانی در مورد آینده کند ، بدون اینکه بتواند این افکار را متوقف کند یا راه حلی برای آنها پیدا کند.

در اختلال وسواس عملی -اجباری ، فرد از افکار مکرر رنج می برد و رفتارهای وسواسی را برای کاهش اضطراب انجام می دهد. در اختلال اضطراب فراگیر یا هراس ، اشتغال ذهنی با امکانات منفی آینده شدت می یابد. در اختلال افسردگی ، فرد دائماً در گذشته با گناه یا بی فایده درگیر است. این علائم همچنین در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از تروماتیک وجود دارد و می تواند بازگشت به افکار یا خاطرات دردناک را تسریع کند.

خطرات شایعه در زندگی شخص چیست؟

تأثیر بر سلامت روان

افسردگی: شایعات می تواند باعث تشدید یا حتی در علائم افسردگی شود ، زیرا فرد بر جنبه های منفی زندگی متمرکز است.

اضطراب: تکرار افکار منفی می تواند سطح اضطراب را افزایش داده و باعث نگرانی مداوم شود.

اختلال خواب: این می تواند باعث بی خوابی یا مشکلات خواب شود ، زیرا ذهن در افکار مزاحم درگیر است.

بهره وری را کاهش دهید

شایعات تمرکز روی کارهای روزمره را دشوار می کند و می تواند عملکرد دانشگاهی یا شغلی را مختل کند.

تأثیر بر روابط

تمرکز بیش از حد بر روی مشکلات ممکن است باعث انزوا اجتماعی یا کاهش تعامل مثبت با دیگران شود.

سلامت جسمی

استرس شایعات می تواند منجر به مشکلات جسمی مانند سردرد ، فشار خون بالا یا ضعف سیستم ایمنی بدن شود.

چه زمانی خطرناک است؟

وقتی به یک الگوی ثابت و مزمن تبدیل می شود ، نشانگر خطرناک محسوب می شود.

با علائم شدید افسردگی ، اضطراب یا فکر خودآموز همراه باشید.

توانایی فرد در لذت بردن از زندگی یا انجام فعالیتهای روزمره را مختل کنید.

راه های نشاط

ذهن آگاهی: تکنیک هایی مانند مراقبه یا تمرکز بر لحظه فعلی می تواند به کاهش افکار تکراری کمک کند.

تغییر نظر: به جای تمرکز روی مسئله ، به راه حل ها فکر کنید یا افکار منفی را به چالش بکشید.

فعالیت بدنی: ورزش می تواند استرس را کاهش داده و ذهن را از چرخه افکار منفی خارج کند.

مصاحبه با دیگران: صحبت با یک دوست یا مشاور می تواند به شکستن چرخه شایعات کمک کند.

مشاوره حرفه ای: در صورت شایعات شدید ، روانشناس یا روان درمانی (مانند درمان شناختی رفتاری یا CBT) توصیه می شود.

تفاوت بین یک نشخوارکننده و یک ذهن معمولی چیست؟

شایعات معمولاً منفی و متمرکز بر مشکلات است ، در حالی که سرگردان ذهن می تواند شامل افکار خنثی یا حتی خلاق باشد. اگر شایعات دائماً شما را اذیت می کند ، بهتر است به دنبال راهکارهای مداخله ای و درمانی باشید.

مدت زمان درمان بسته به نوع و شدت اختلال روانی متفاوت است و گاهی اوقات به جلسات منظم ، دارو و همراهی نیاز دارد.

نقش خانواده و بستگان بیمار در روند درمان چیست؟

نقش بستگان بیمار (مانند خانواده ، دوستان یا مراقبان) در روند درمان بسیار مهم است. این نقش بسته به نوع بیماری (جسمی یا روحی) ، شدت آن و نیازهای بیمار می تواند متفاوت باشد.

در اینجا مهمترین جنبه های این نقش وجود دارد:

1. پشتیبانی عاطفی

فراهم آوردن آرامش و انگیزه: بستگان می توانند با گوش دادن فعال ، ابراز همدلی و تشویق بیمار ، احساس امنیت و امید را تقویت کنند.

کاهش احساس انزوا: حضور عاطفی و همراهی با بیمار ، به ویژه در بیماری های روانی مانند افسردگی یا اضطراب ، می تواند از انزوای اجتماعی جلوگیری کند.

تقویت خلق و خوی: تشویق بیمار برای ادامه درمان و ابراز اعتقاد خود در بهبودی وی می تواند تأثیر مثبتی در روند درمان داشته باشد.

2. در مدیریت درمان کمک کنید

یادآوری داروها و جلسات درمانی: بستگان می توانند به بیمار کمک کنند تا برنامه دارویی یا جلسات درمانی را رعایت کند (مانند روان درمانی یا فیزیوتراپی).

همراهی با منابع پزشکی: حضور در ویزیت های پزشکی یا بیمارستان می تواند به بیمار کمک کند تا اطلاعات پزشکی را بهتر درک کرده و احساس تنهایی نکند.

نظارت بر علائم: در برخی از بیماری ها (مانند بیماریهای ذهنی یا مزمن) ، بستگان می توانند تغییرات را در وضعیت بیمار شناسایی و گزارش دهند.

1. ایجاد محیط مناسب

کاهش استرس: اقوام می توانند با فراهم کردن یک محیط آرام و بدون استرس ، به بیمار کمک کنند.

تشویق یک سبک زندگی سالم: کمک به رژیم غذایی کافی ، ورزش یا خواب ، به ویژه در بیماری های مزمن مانند دیابت یا بیماری های قلبی ، بسیار مؤثر است.

1. نقش در بیماری روانی

در بیماری هایی مانند افسردگی ، اضطراب یا اختلالات شدیدتر (مانند اسکیزوفرنی) ، بستگان می توانند:

به کاهش استرس محیطی کمک می کند.

بیمار را ترغیب به رعایت معالجه (مانند مصرف دارو یا حضور در جلسات روان درمانی) کنید.

در مواقع بحران (مانند افکار خودکشی) ، به سرعت اقدام کنید و از متخصصان کمک بگیرید.

1. آموزش و آگاهی

یادگیری در مورد بیماری: مراجعان می توانند با یافتن اطلاعات در مورد بیماری و درمان آن ، تصمیمات بهتری برای حمایت از بیمار بگیرند.

تشخیص علائم هشدار دهنده: دانستن علائم خطر (مانند بدتر شدن وضعیت بیمار) به بستگان کمک می کند تا به موقع پاسخ دهند.

1. نقش در توانبخشی

در بیماری های جسمی (مانند سکته مغزی یا آسیب نخاعی) ، بستگان می توانند در تمرینات توانبخشی ، همراه با جلسات فیزیوتراپی یا کمک به کارهای روزانه شرکت کنند.

نکات مهم برای بستن

خود مراقبت: مشتری ها همچنین باید به سلامت جسمی و روانی خود توجه کنند ، زیرا فرسودگی مراقب می تواند توانایی پشتیبانی آنها را کاهش دهد.

حفظ تعادل: حمایت بیش از حد ممکن است باعث شود که بیمار به آن وابسته باشد ، بنابراین باید تعادل بین کمک و استقلال حفظ شود.

مشاوره با متخصصان: در صورت لزوم ، بستگان می توانند به مشاوران یا گروه های پشتیبانی کمک کنند تا نحوه برخورد با بیمار را یاد بگیرند.

محدودیت ها

بستگان نباید نقش پزشک یا درمانگر را بر عهده بگیرند ، مگر اینکه آموزش حرفه ای داشته باشند.

در بعضی موارد ، دخالت بیش از حد یا عدم درک این بیماری می تواند به بیمار آسیب برساند.

مثال: در مورد افسردگی ، اگر بیمار تمایلی به حضور در جلسات روان درمانی نداشته باشد ، اقوام می توانند او را به ادامه درمان با تشویق آهسته و اجباری ترغیب کنند یا با توسعه فعالیت های مثبت (مانند پیاده روی مشترک) به بهبود روحیه خود کمک کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا