فیزیکی شدن ؛ زبان ناعادلانه احساسات سرکوبگر

مطالعات روانشناختی نشان می دهد که بدن انسان نه تنها تحت تأثیر عوامل فیزیولوژیکی قرار می گیرد ، بلکه به شدت تحت تأثیر وضعیت روانی فرد قرار می گیرد و علائمی مانند درد دستگاه گوارش ، تپش قلب یا خستگی مزمن گاهی اوقات علائم استرسهای داخلی است که راهی برای بیان مستقیم خود پیدا نمی کنند.
افرادی که قادر به ابراز خشم ، غم و اندوه یا اضطراب خود نیستند ، در معرض خطر اختلالات روانی هستند و این ناتوانی در بیان احساسات نه تنها باعث ایجاد اختلال در روابط بین فردی می شود ، بلکه به تدریج بدن را مجبور می کند بار عاطفی را تحمل کند ، یا به گونه ای.
در مواجهه با علائم جسمی بدون علت خاص پزشکی ، پزشکان باید ریشه های روانی این علائم را بررسی کنند و تشخیص معکوس ، یعنی حرکت از علائم جسمی به دلایل روانی ، نیاز به همکاری بین روانشناسان و پزشکان عمومی دارد که می تواند از داروهای غیر ضروری دارویی جلوگیری کند.
بدنی سازی یا شادی یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی بالینی این است که به تبدیل احساسات و درگیری های روانی به علائم جسمی اشاره دارد ، و این پدیده اغلب در جوامعی دیده می شود که احساسات منفی تابو را بیان می کنند یا افراد از حمایت عاطفی کافی برخوردار نیستند و شناخت این روند می تواند به کاهش درمان روان درمانی کمک کند.
چه موقع می تواند پریشانی ذهنی و بر سلامت بدن تأثیر بگذارد؟
Amrullah Ebrahimi ، دکترا در روانشناسی بالینی صحبت با یک خبرنگار ایمانا ، گاهی اوقات ، علائم جسمی ، به ویژه علائم بیماری دستگاه گوارش و قلبی ، در سلامت روانی آنها ریشه دارد و پیامی را به مردم منتقل می کند و می گوید: “وقتی افراد قادر به برخورد صحیح با استرس و اضطراب نیستند ، می توانند به درستی یا ابراز خشم کنند.
وی افزود: در صورت عدم مدیریت یا مدیریت صحیح ، حالات روانی به ناهنجاری های عملکردی تبدیل می شود و افزود: “در این شرایط ، فرد علائم جسمی را تجربه می کند که به دلیل عدم مدیریت مناسب ناراحتی ، عصبانیت ، غم ، استرس و اضطراب است.”
دکتر روانشناسی بالینی اظهار داشت که وقتی فرد وارد حالتهای ذهنی فوق الذکر می شود و نتواند آنها را حل کند ، این حالات و احساسات از نظر بیولوژیکی به نظر می رسد: در چنین شرایطی ، پزشکان در معکوس وضعیت بیمار را بررسی می کنند و متوجه می شوند که فرد دارای علائم بیولوژیکی است ،
نیاز به فراهم کردن یک فضای امن برای گفتگوی سالم و سازنده و تعامل
ابراهیمی گفت که بیان و مدیریت حالات روحی مناسب و مدیریت مناسب احساسات مهم است: شادی یا گفته می شود که فیزیکی در این فرآیند وجود دارد ، مشکلات روانی یا عاطفی به عنوان علائم جسمی رخ می دهد.
وی گفت: اگر شخصی در این مسئله درگیر باشد ، محیط اطراف خود باید فضای امن را فراهم کند تا فرد بتواند گفتگوی سالم و مناسب و تعامل داشته باشد و عصبانیت و عصبانیت خود را به یک زبان منطقی ابراز کند.
یک دکتر روانشناسی بالینی گفت که در صورت عدم وجود احساسات روانی ، افراد درگیر علائم جسمی خواهند بود: وقتی در خانواده درگیری وجود دارد و فرصتی برای همدردی و بیان مشکلات ، رفتارها وجود ندارد مبتنی بر بیمار در این خانواده رخ می دهد.
ایجاد یک محیط امن و قابل قبول برای احساسات نقش مهمی در جلوگیری از اختلالات روانی دارد و خانواده ، دوستان و محل کار باید زمینه ای را فراهم کنند که در آن افراد بتوانند بدون ترس از قضاوت احساسات خود را بیان کنند و این فضا نه تنها به عاطفی کمک می کند بلکه مهارت های هیجان را در افراد نیز تقویت می کند.
خانواده هایی که فاقد گفتگوی سازنده و همدلی هستند ، پایه و اساس رفتارها هستند مبتنی بر بیمار در چنین محیط هایی ، اعضا به جای حل مناقشات ، به علائم جسمی یا نقش بیماری زا برای جلب توجه و همدلی روی می آورند و این چرخه معیوب سلامت روانی و جسمی خانواده را تهدید می کند و به مداخلات روان درمانی خانواده نیاز دارد.
یکی از مؤثرترین راه ها برای جلوگیری از اختلالات روانی ، آموزش مهارت های تنظیم عاطفی است. این آموزش ها می توانند از کودکی آغاز شوند و شامل درک احساسات ، عبارات سالم و تکنیک های درمان استرس باشد و با تقویت این مهارت ها ، افراد در مواجهه با استرس روانی و جلوگیری از علائم جسمی ، قدرت نشان می دهند تا واکنش های سالم تری نشان دهند.