معجزه پزشکی در ایران ؛ دختری که با سه قلب زنده مانده است – آژانس خبری مهر | اخبار ایرانی و جهانی

گروه سلامتی آژانس خبری مهر – حدیث رمضان علی: اما در اینجا فقط پایان ، گاهی اوقات ، دقیقاً در اینجا نیست ، و صدای دستگاه های مداوم که پایان زندگی را اعلام می کند و شانه های متزلزل مادران هنوز از صدای دستگاهی که در بیمارستان خاموش شده است ، تکان می دهند ، صدایی که خط صاف آن همیشه به یاد خواهد آمد.
همه چیز شبیه کابوس به نظر می رسد ، یک زن جوان با نیمی از چمن ، زانو زدن ، مات به تابوت نگاه کرد که به آرامی در ماشین و دستانش بی جان است ، چشمانش خالی است و لب هایش زمزمه می کند که زمزمه اسمی است که هنوز هم باورنکردنی است. اما لحظاتی که همه چیز در حال فروپاشی است ، درست در اینجا ، اتفاق می افتد که برخی دیگر در حال تغییر هستند.
در اتاق مشاوره بیمارستان ، اشک در جریان است و هیچ کس آماده نیست. هیچ کس از قبل برای لحظه ای که باید تصمیم بگیرد از قبل تمرین نکرده است ، و مادر با دست هنوز شوک به تصویر دخترش نگاه می کند ، “قلب دختر من ؛ هنوز هم سالم است ؛” بگذارید دوباره مورد ضرب و شتم قرار گیرد و در بدن دیگری احیا شود. “
معجزه من دخترم بود!
دختری که سالها با قلب پیوند زندگی کرده بود ، در آستانه مرگ بوده است. خانه در یک سکوت تلخ فرو می رود و تنها صدایی که باید شنید ، صدای آه های مادر و ناله های فقیر دختری بود که نمی توانست. یک دختر 5 ساله که سالها با وفاداری زندگی می کرد ، اکنون نفس های او خنثی تر می شود. چشمان او به سقف خیره شده بود ، گویی منتظر چیزی است که هیچ کس نمی دانست یا اینکه آیا خواهد آمد. پدر به طور نامناسب قدم می زد ، مادر گریه خود را پنهان می کرد. امید مدتهاست که از قاب نگاه آنها خارج شده بود. تنها معجزه شاید … و سپس خبر فرا رسید. یک صدا از طریق تلفن گفت: “قلب پیدا کرد …” یک مادر مایل به اهدای قلب فرزند خود است.
حالا او دختری است که زندگی خود را با سه قلب گذراند. قلب ، قلب که ابتدا به او قلب می داد ، و قلب که بار دیگر معجزه ای از سخاوت بود که هر پوند ، راوی امید و زندگی دوباره است ، همچنین برای قلب سنگین تر است و اکنون باید پایه باشد. “آرزو می کنم یک دکتر قلب شوم” تلاش
اما در اینجا ، پایان داستان نبود …
امروز روز نجات زندگی و در اینجا پشت درب قلب قلب قلب بیمارستان قلب شهید رجائی است. جایی که نه تنها اقدامات مهم انجام می شود ، بلکه قلب ها دوباره مورد ضرب و شتم قرار می گیرند ، و کودکانی که در آستانه خاموشی قرار دارند ، تجدید می شوند.
مقصد ما ، مکالمه با دکتر محمد مهدوی است. رئیس پیوند قلب کودکان ؛ کسی که سالها در صدر نجات جان کودکان بوده و یکی از پیشگامان پیوند قلب کودکان در کشور است. قبل از شروع مکالمه ، ما با راهنمایی تیم درمانی به بخش مراقبت های ویژه نقل مکان کردیم. ما یک لباس استریل آبی پوشیدیم و سکوت عجیبی گرفتیم که فقط صدای آرام مانیتورهای پزشکی نبض فضا را داشت. دکتر مهدوی ، آرام و ماتین ، ما را با یک دختر 5 ساله به رختخواب بردند. همان کودکی که اول از همه در سال سال بود ، و اکنون برای دومین بار در تاریخ پزشکی کودکان ایران ، قلب تازه ای در سینه او بود.
مکان درخشان ایران در قلب قلب کودکان
از ما پرسیدیم که آیا امکان صحبت با این دختر وجود دارد؟ اما او با لبخند مهربان و واقع گرایانه پاسخ داد: نه فعلاً. شرایط جسمی و حساسیت مراقبت های بعد از عمل اجازه این کار را نمی دهد. اما فقط بدانید که او اکنون از سیستم تنفس مصنوعی جدا شده و در موقعیتی پایدار قرار دارد. این به معنای موفقیت است.
این از زمانی بود که ما یک پیوند قلب جدید را در ایران شروع کردیم. در آن روزها ، شاید کمتر کسی اعتقاد داشته باشد که روزی می توانیم در بین کشورهای توسعه یافته در این منطقه باشیم. اما امروز ، ایران با انجام حدود 2 پیوند کودکانه از کل 1 تا 2 مورد در سال در جهان جایگاه مهمی دارد.
در آخرین مطالعه از ایران ، بقای پنج ساله پیوند قلب کودکان بیش از 2 ٪ بود. آماری که با مراکز پیشرفته جهانی کاملاً رقابتی است. این بدان معناست که ما نه تنها به سراسر جهان حرکت می کنیم بلکه گاهی اوقات فراتر می رویم. اما آنچه این روزها روایت را خاص تر می کند ، داستان دختری است که اولین پیوند قلب را در سال 6 تجربه کرد. دختری که قلب جدیدی پیدا کرد زندگی می کرد ، بزرگ شد ، اما ناگهان این بیماری دوباره به او رسید.
دکتر مهدوی ادامه می دهد: یک سال پیش ، علائم عجیب و غریب ظاهر شد. کاهش هوشیاری ، نوسانات ضربان قلب ، ضعف شدید. پس از تحقیقات ، مشخص شد که برای درگیری پیشرفته عروق کرونر توسعه یافته است. در پزشکی ، این عارضه به واسکوپاتی alragift گفته می شود. یکی از پیچیده ترین دلایل رد تدریجی پیوند. تمام شریان های عروق کرونر قلب وی درگیر انسداد بودند.
عود پیوند قلب ؛ اول در ایران
این دختر به مدت سه ماه ، بین مرگ و زندگی ، ماندن و ماندن در بیمارستان بستری شد. و در اوج ناامیدی ، یک درگاه باز شد.
مهدوی با لحنی عمیق تر می گوید: “ما تصمیم گرفتیم که به او فرصتی بدهیم که یک بار دیگر زندگی کند.” “یخچال پیوند قلب در کودکان یک عمل بسیار پیچیده و بی سابقه است ، اما ما آماده شدیم.”
و معجزه در قلب یک فاجعه بشردوستانه شکل گرفت. یک دختر 5 ساله در یک تصادف رانندگی دچار مرگ مغزی شد و خانواده اش در لحظه ای که هیچ کلمه ای نمی تواند توصیف کند ، کتاب مقدس را ساختند ، آنها قلب دختر خود را می بخشند. برای زندگی ، برای کودک دیگری.
ما این پیوند را از ساعت 9 صبح شروع کردیم ، تا ساعت 9 بعد از ظهر ادامه داشت و دوازده ساعت در اتاق عمل بودیم ، این خطرناک ترین است. همیشه خطر پارگی قلب ، خونریزی شدید و شکست وجود دارد ، اما تیم ما در مرکز شهید قلب راجائی جنگید و پیروز شد و امروز آن دختر دوباره نفس می کشد. جدا شده از دستگاه تهویه و در شرایط پایدار است. این به معنای امید است.
او می گوید: “ما آن را به خانواده هایی که در اوج گرم هستند مدیون هستیم.” اکنون تنها 5 ٪ از خانواده های بیماران مرگ مغزی در کشور اکنون از اهدای عضو راضی هستند و این تعداد باید افزایش یابد. مردم باید بیشتر آگاه باشند. رسانه ها باید نقش خود را جدی تر کنند. زیرا در پشت هر پیوند موفق ، نه تنها علم پزشکی ، بلکه یک قلب بزرگ و سخاوتمندانه.
مهدوی بر اهمیت فرهنگ دقیق و مسئول در اهدای عضو تأکید کرد و گفت: “برنامه های ساخته شده برای سازماندهی اهدای عضو در برخی موارد بسیار مؤثر بوده اند.” نمونه ای از این برنامه ها یک مجموعه ناپایدار است که اگر اشتباه نکند ، در شب های ماه رمضان پخش شد و این برنامه با زندگی بیماران مرتبط بود و خانواده های اهدا کننده تأمل روشنی در زندگی انسان داشتند و قطعاً در ارتقاء فرهنگ اهدای عضو مؤثر بود.
درمان رایگان برای بیماران زیر 5 سال
وی با اشاره به تجربه شخصی خود ، ادامه می دهد: من 5 سال گذشته عضو کارت اهدای عضو هستم. در مراسم نفس را جشن بگیرید ما همچنین حضور داشته ایم و شاهد آن هستیم که چه خانواده های اهدا کننده بزرگی تحمل می کنند ، اما وقتی کودک یا بیماری دیگری را می بینند که به زندگی باز می گردد ، این احساس مسئولیت و آرامش صورت می گیرد ، و گاهی اوقات مجوزها برای برقراری ارتباط بین خانواده اهدا کننده و گیرنده داده می شود و وقتی این ارتباط شکل می گیرد ، پیوند ذهنی بسیار ویژه و عمیق بین آنها. یکی از مادران اهدا کننده گفت که پس از ده سال ، وقتی فهمید که قلب دخترش هنوز مورد اصابت قرار گرفته است ، او به آرامش عمیقی رسیده است. اینها حقایقی هستند که صرفاً جسمی و علمی نیستند. شما باید با درک انسان به آنها نگاه کنید.
مهدوی همچنین به حرکت مهم دولت برای درمان آزاد برای بیماران زیر 5 سال اشاره کرد: پروژه اخیراً یکی از امیدوار کننده ترین اقدامات برای نجات کودکان است ، همان بیماری که اکنون در بیمارستان بستری است ، از روستاهای بسیار دورافتاده باختیاری. در گذشته ، بسیاری از خانواده ها حتی به فشار مالی نرفتند و متأسفانه فرزندشان در آنجا درگذشت. اما اکنون ، به لطف این طرح ، حتی اگر در حیاط بیمارستان قدم بزنید ، خواهید فهمید که بسیاری از خانواده های محروم با امید به معالجه فرزندان خود آمده اند.
به گفته مهر ؛ داستان آن دختر 5 ساله و خانواده ای که تصمیم به کنار گذاشتن در اوج غم و اندوه گرفتند ، این واقعیت را یادآوری می کند که زندگی ، هر چقدر هم که شکننده باشد ، همیشه این فرصت را دارد که دوباره باشد. مشروط بر اینکه دستان دست داشته باشند و قلب ها برای نجات یکدیگر باشند.
امروز ، در اینجا ، در میان سکوت و صدای مانیتورها ، هیچ داستانی وجود ندارد ، اما تازه آغاز شده است. آغاز شیوه ای که امید از طریق اشک و غم و اندوه عبور می کند ، و روحهای بی شماری احیا می شود ، و این است که هر قلب نه تنها به شخص دیگری زندگی می کند ، بلکه به ما می آموزد که چگونه نور امید را در تاریک ترین لحظه ها حفظ کنیم.