سلامت خانواده

چالش های حقوقی پیوند عضو ؛ وقتی اراده برای اهدا زندگی کافی نیست – آژانس خبری مهر | اخبار ایرانی و جهانی

به گفته خبرنگار مهر ، در دنیای امروز ، مشکل پیوند اندام ها از انسان به انسان یا حتی حیوان به انسان به یکی از مهمترین موضوعات پزشکی و حقوقی تبدیل شده است. این پیشرفت علمی علیرغم صرفه جویی در بسیاری از بیماران ، همچنین سؤالات پیچیده فقه ای ، حقوقی و اخلاقی را مطرح کرده است. در ایران ، با وجود تصویب قوانین در این زمینه ، هنوز ابهامات و چالش های زیادی وجود دارد که از کارآیی کامل این حوزه حیاتی جلوگیری می کند. برای تعمیق این موضوعات و یافتن راه حل های قانونی و مذهبی ، ما با مجید قسیم کرد ، وکیل و فعال مدنی گفتگو کردیم. در زیر جزئیات این مصاحبه را خواهید خواند.

بحث پیوند عضو از دیدگاه حقوقی و فقهی بسیار چالش برانگیز است ، اساسی ترین چالش در قوانین کنونی پیوند عضو در ایران چیست؟

قاسم کرد: به نظر من ، چالش اصلی در قوانین ما ، به ویژه قانون اهدای عضو و آئین نامه اجرایی آن در سال 2 ، در عدم افزایش و شفافیت نهفته است. این قوانین ، با وجود اهمیت آنها ، به تمام پیچیدگی های این امر پاسخ می دهند منطقه نه به عنوان مثال ، در مورد رضایت اهدا کننده ، قانون صرفاً اراده را تشخیص می دهد ، در حالی که در دنیای امروز ، مردم به روش های دیگری مانند اهدا یا ثبت کارت رضایت می دهند. سیستم آنها اعلام می کنند. این محدودیت در واقع دسترسی به اعضای پیوند را دشوارتر می کند.

آیا شما اعتقاد دارید که اجرایی توسط -LAW دامنه قانون را محدود کرده است؟

دقیقاً این یکی از نقاط ضعف جدی است. در ماده 2 آیین نامه اجرایی آمده است که حتی اگر شخص شهادت داده باشد ، دوباره ، اما دوباره جسد مورد نیاز این در حالی است که قانون مادر از نامه ها یا استفاده شده است. یعنی اراده شخص یا رضایت والدین. یا در اینجا به معنای کفایت یکی از این دو شرط است. آئین نامه نمی تواند دامنه قانون را محدود کند. این ضررنه تنها برخلاف منطق حقوقی ، بلکه با فوریت اهدای عضو نیز مغایرت دارد ، زیرا تأخیر در برداشت اندام می تواند منجر به از بین رفتن آن شود.

بحث در مورد مرگ مغز یکی از مهمترین مباحث در اندام های آن مرحوم است. از دیدگاه فقهی و حقوقی ، این مفهوم در قوانین ما چقدر پذیرفته شده است؟

این یک نقطه حساس و پیچیده است. معیارهای تشخیص مرگ مغز در جهان ، مانند معیارهای هاروارد ، عشق خوابیدن و … تدوین شده است ، و در ایران ، پروتکل مرگ مغزی پس از تصویب قانون پیوند عضو در سال 6 اعلام شد. اما واقعیت این است که این معیارها و پروتکل ها به اختلافات فقهی عمیق و حقوقی در مورد ماهیت مرگ مغزی پایان نداده اند. فتواهای غالب فقها در ایران ، مرگ مغزی را به عنوان مرگ مرسوم و مذهبی تشخیص نمی دهند ، به خصوص اگر هنوز گرمای غریزی در بیمار وجود دارد. به همین دلیل ، قوانین مذهبی و حقوقی مربوط به آن مرحوم ، مانند وراثت یا ابطال ازدواج ، به بیماران مرگ مغزی نمی رسد. این یک چالش بزرگ در پیوند عضو ایجاد می کند.

چالش های حقوقی پیوند عضو ؛ وقتی یک اراده برای اهدای زندگی کافی نباشد

بنابراین ، فقه ها باعث مرگ مغز می شوند به نوعی زندگی غیرمستقیم یا مرگ آیا آنها پیام رسان را در نظر می گیرند؟

برخی از فقها این را تفسیر می کنند. مرگ Baqbat به موقعیت هایی اشاره می کند که فرد علائم قطعی مرگ را ندارد و باید از مرگ اطمینان داشته باشد صبر کرد بی حسی مرسوم و مرگ واقعی است. اما حتی در این تفسیرها ، اختلاف نظر وجود دارد. به عنوان مثال ، برخی معتقدند که در زندگی غیرمستقیم ، توانایی بدن در تعلق به روح از بین می رود ، اما در مرگ مغزی ، این توانایی به دلیل گردش خون و تنفس (حتی مصنوعی) باقی مانده است. این تفاوت اساسی منجر به تفاوت در اثرات فقهی و حقوقی می شود. به طوری که یک فرد مرگ مغزی داشته باشد تفسیر احکام ارث ، اراده ، دین و زوج هنوز زنده هستند ، در حالی که ممکن است یک فرد ضروری در این ترتیب باشد مرده در نظر بگیرید

اعم از اهدای عضو ، نوعی باقوی (خرید و فروش)؟ یا طبیعت دیگری است؟

این یک سوال بسیار مهم با ظرافت های بسیاری است. اگر از دیدگاه قانونی خشک و اندامهای بدن به این پرونده نگاه کنیم پول در نظر گرفتن (زیرا مفید است و به اختصاص داده شده) ، ممکن است نتیجه بگیریم که خرید و فروش مجاز است و مقررات باقوی به جریان اما در اینجا کرامت انسانی است. وجدان عمومی جامعه نسبت به بدن انسان منزجر کننده است ، عنوان پول آن را با خرید و فروش سایر املاک مواد استفاده کرده و مقایسه کنید. کلماتی مانند کمک مالی ، خیریه ، فداکاری و بخشش در ادبیات جامعه ما رواج دارد ، نه عناصر بازار تجارت مانند سود وت اختلاسبشر

اگر اهدای عضو باقوی نه ، بنابراین ماهیت قانونی آن چیست؟ یونجه؟ یا جلال؟

اگر اهدای عضو باقوی ما نمی دانیم ، دو گزینه وجود دارد:

حبه (بخشش): اگر اندامهای بدن را در نظر بگیریم ، می تواند به صورت یک ازدواج باشد (چه رایگان و چه جبران شده) توجیه شده در عرف همچنین صحبت های بیشتری درباره اهدای عضو وجود دارد ، که با این مفهوم یونجه مطابقت دارد

Jawlah: اما اگر نمی خواهیم به اندامهای بدن انسان مراجعه کنیم ، می توانیم پیوند عضو را به صورت فک توجیه کنیم. در Jawlah ، کسی در مقابل یک عمل پاداش خاصی را تعهد می کند. در اینجا ، آنچه سزاوار تشویق است ، عمل خوب کمک مالی است ، نه خود عضو. پاداش داده شده به اهدا کننده پاسخ به خیریه و امور خیریه وی است. مثال “ادعای آل -هسان آل -آلاسان؟

چالش های حقوقی پیوند عضو ؛ وقتی یک اراده برای اهدای زندگی کافی نباشد

با توجه به همه این پیچیدگی ها ، فکر می کنید راه حل های روشنی برای بهبود وضعیت پیوند دولت در ایران وجود دارد؟

راه حل ها چند جانبه هستند و باید در یک بسته واحد مشاهده شوند:

1. تغییر رویکرد در رضایت: ما باید به رضایت فرضیه آگاهی حرکت کنیم (یعنی باید راضی باشیم). این بدان معناست که اگر کسی به صراحت با کمک مالی در زمان زندگی خود مخالفت نکرده باشد ، رضایت وی فرض می شود. همچنین ، یک سیستم باید برای تصمیم گیری در زندگی خود طراحی شود و در صورت تمایل به اهدا ، کارت غیر دفع دریافت کند.

2. تصحیح مبانی فقه: ما باید با تکیه بر دیدگاه فقهای فقید که ضرورت حفظ زندگی یک مسلمان را پایه و اساس مجوز می دانند ، نه فقط اجازه ، و اصلاح قوانین ، با توجه به اصل مصلحت ، قوانین را اصلاح کنیم. این تغییر رویکرد می تواند مانع مهمی شود.

1. جبران خسارت و تشویق: لازم است یک سیستم جبران خسارت برای خانواده اهدا کنندگان (مانند صندوق بیمه یا ضمانت) ایجاد شود. علاوه بر این ، سیاست های تشویقی جدی تر باید در نظر گرفته شود. مانند اعطای فداکاری به خانواده اهدا کنندگان و حتی معافیت یک فرزند پسر از خدمت سربازی. این اقدامات گام بزرگی در احترام به فداکاری و ترویج فرهنگ اهدای عضو خواهد بود.

چالش های حقوقی پیوند عضو ؛ وقتی یک اراده برای اهدای زندگی کافی نباشد

۴ قانون جامع: تدوین یک قانون جامع پیوند عضو که کلیه ابعاد حقوقی ، فقهی و اخلاقی را در بر می گیرد. این قانون باید موضوعاتی از قبیل تعریف دقیق مرگ مغزی ، پیوند زندانیانی را که به اعدام محکوم به اعدام (که در جریان آن توسط کنونی نیز ذکر شده است ، اما باید قانونی باشد) بپردازد و با قاچاق اعضا مقابله کند.

وضعیت فعلی پیوند عضو در کشور ما چیست؟

وضعیت فعلی پیوند عضو در کشور ما نیاز به یک تغییر عمیق دارد. قانون فعلی ، با تمام کار سختی که دارد ، دیگر به نیازهای روز و پیشرفت پزشکی پاسخگو نیست. ما باید این قوانین را با نگاهی واقع بینانه و مطابق با تحولات جهانی تجدید نظر و اصلاح کنیم. این تجدید نظر نه تنها باید شکاف های قانونی را پر کند ، بلکه با ایجاد مکانیسم های جدید و تشویقی ، تقویت فرهنگ اهدای عضو و باز کردن راه برای نجات جان هزاران بیمار نیازمند است. من امیدوارم که قانونگذاران ما این قدم عالی و انسانی را بردارند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا