حداقل مزایای اجرای پزشکی خانواده در دولت چهاردهم
به گزارش گروه بهداشت و درمان خبرگزاری سلامت (تابنا)، ابراهیم نوری گوشکی، متخصص طب خانواده با بیان اینکه انتخاب پزشک به عنوان رئیس جمهور در کسوت جراح قلب و استفاده از ادبیات پزشکی در به نظر می رسد حل مشکلات سلامت از طریق تجزیه و تحلیل امکان پذیر باشد. وضعیت موجود و ارائه الگوی بومی سازی شده طب خانواده که با شرایط کنونی کشور سازگار باشد، امیدواریم طب خانواده اجرایی شود.
اگر از منظر پزشکی به این موضوع نگاه کنیم; همه ما می دانیم که نظام سلامت با توجه به همه رویدادهای تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که پشت سر گذاشته است، در حال حاضر دارای فرزندی است که اکنون نوجوان است و به بیماری قلبی مادرزادی مبتلا است و سوراخی در دیواره بین بطنی (نقص بین بطنی) دارد. ) از ابتدا تولد و این سوراخ باعث می شود که خون غنی از اکسیژن در بطن چپ به جای پمپ شدن به بقیه بدن، به بطن راست و به ریه ها برگردد. جریان خون در قلب و ریهها تغییر میکند، خون غنی از اکسیژن با خون کم اکسیژن مخلوط میشود و فشار خون در ریهها ممکن است افزایش یابد و قلب برای پمپاژ خون بیشتر کار کند و باعث تنگی نفس شود. سوراخ بین بطنی به موقع انجام نمی شود و به مرحله سندرم آیزنمنگر می رسد. بیمار غیر قابل جراحی می شود و زندگی بعدی کوتاه، بسیار سخت و دشوار می شود. بنابراین تشخیص و درمان به موقع در این بیماری بسیار مهم است.
در واقع این نوجوان همان جامعه ای است که از نظر سلامت دچار تنگی نفس شده است.
برخی از همکاران متخصص معتقدند که بدن نظام سلامت باید توسط نخبگان و متخصصانی که تا به حال در این زمینه حضور نداشته اند یا نخواسته اند تحت عمل جراحی قلب قرار گیرد نه اینکه این نوجوان را به طور موقت درمان کند.
نام این جراحی قلب اجرای طب خانواده است. یعنی برای اجرای کامل پزشکی خانواده باید دید آیا تیم شایسته ای برای راه اندازی نظام سلامت داریم تا این نوجوان نجات پیدا کند یا خیر؟ یا باز هم می خواهیم تمام اعتبارات و نیروی انسانی را مصرف کنیم و در نهایت زمان را از دست بدهیم تا بالاخره عمر این نوجوان تمام شود؟!
در این سال ها فرصت هایی برای این جراحی وجود داشته است اما چون شرایط لازم را ندیدیم از تیم هزاقی استفاده نکردیم یا به دلیل تضاد منافع و سوگیری های سیاسی نخواستیم از آن استفاده کنیم. هدر رفت منابع، فرسودگی و دلسردی نیروی انسانی و به طور کلی شرایطی که ما از دست دادیم
حال سوال اینجاست که ما باید به آن پاسخ دهیم این است که آیا الان شرایطی برای جراحی وجود دارد؟ اگر وجود دارد، راه حل ها و الزامات جراحی چیست؟
اگر به شرایط فعلی کادر بهداشت و درمان کشور و مشکلات مردم نگاه کنیم؛ واقعیت این است که در حال حاضر وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، پزشکان و سایر کارکنان بهداشتی خوب نیست. این در حالی است که تورم به ویژه در سال های اخیر تاثیر زیادی بر تمامی رشته های پزشکی به ویژه تجهیزات پزشکی، دارویی و غیرپزشکی داشته است، اما در حوزه خدمات پزشکی، آثار تورم یا غیرقابل توجه است. -موجود یا خیلی کم!!
به همین دلیل شورای عالی بیمه سلامت برای جلوگیری از تورم خدمات درمانی و کاهش فشار بر مردم، تعرفه ها را به حداقل رسانده است، اما در واقع هزینه آن بر عهده دستگاه های خدمات رسان و حداقل هزینه های درمانی است. خدمات تاثیر دارد و بر هزینه های سلامت مردم بسیار اندک است. مثلاً وقتی پزشک تجویز می کند (دارو، آزمایش، سونوگرافی و سایر خدمات) چون این خدمات مستقیماً تحت تأثیر نرخ ارز و تورم است، پرداخت از جیب مردم افزایش یافته است! از سوی دیگر نارضایتی تعداد زیادی از پزشکان، پرستاران و سایر کادر بهداشتی و درمانی را به دنبال داشته و به طور غیرمستقیم باعث مهاجرت کادر درمانی شده است.
در واقع مشکل مردم در پرداخت حق الزحمه پزشکان عمومی و متخصصان و غیره نیست، بلکه آنچه به مردم فشار می آورد، پرداخت اقلام نسخه ای مانند دارو، پاراکلینیک، سونوگرافی و … است که حتی به مرزهای هم رسیده است. هزینه های کمرشکن در اقتصاد خانواده
در حال حاضر نسخه سرماخوردگی که توسط پزشک برای بیمار تجویز می شود حداقل 200 هزار تومان (4 دلار) است و زمانی که آزمایش و سی تی اسکن تجویز می شود، مخصوصاً در مناطق کم برخوردار تجویز می شود نه در مناطق بالای شهر. فرش زیر پایش را بفروشد تا تشخیص و درمان لازم را دریافت کند. بنابراین، پزشکی خانواده و نظام ارجاع به عنوان یک روش جراحی روشی است که کارایی خود را برای سالها در بسیاری از کشورها با هدف مسئول نگه داشتن ارائهدهندگان خدمات و دریافتکنندگان خدمات برای پیشگیری از عوامل خطر از یک سو و از سوی دیگر به اثبات رسانده است. برای کنترل تقاضای القایی مردم. .
بنابراین اجرای کامل طب خانواده مزایایی برای نظام سلامت فعلی کشور دارد.
– اگر طب خانواده را اجرا کنیم یکی از بارزترین فواید آن کاهش مصرف داروها و آنتی بیوتیک های غیرضروری است (در حال حاضر سرانه مصرف دارو و آنتی بیوتیک در ایران 4 برابر میانگین جهانی است).
– هزینه های درمان بیماری های مزمن مانند دیابت و فشار خون کاهش می یابد (یک چهارم هزینه های درمان در ایران صرف دیابت و عوارض آن می شود) و این امر بهره وری منابع را به ویژه در صنعت بیمه افزایش می دهد.
– با اجرای نظام ارجاع و سطح بندی، ارجاع مستقیم بیماران به متخصصین کاهش می یابد. در حال حاضر می دانیم که مراجعه به متخصصان بیمه شده و رایگان است، در صورت اجرای سیستم ارجاع، مراجعه به خارج از سیستم ارجاع هزینه های زیادی برای بیماری دارد که نتیجه مطلوب را از پزشک نگرفته و باید به مستقل مراجعه کند. همکاران متخصص و بیمارستان های خصوصی مستقل. و باید نسبت به امروز هزینه های زیادی بپردازد. البته این موضوع برای دهک بالا جامعه قابل تحمل است اما برای دهک پایین سخت و کمرشکن می شود و عدالت در دسترسی به سلامت زیر سوال می رود چرا که همه مردم خدمات یکسانی دریافت نمی کنند.
در هر صورت مردم نسبت به بیماری ها و حوادث و هزینه های درمان و دارو حساس هستند که امروزه نارضایتی را در جامعه افزایش داده است. پس دولت چهاردهم باید الگویی از پزشکی خانواده را اجرا کند که بتواند همه این موارد را پوشش دهد. امیدوارم همه چیز خوب پیش بره
راهکارهای اجرا و ترویج طرح پزشک خانواده
اگر بخواهیم با جزئیات بیشتری به موضوع پزشکی خانواده نگاه کنیم باید موارد زیر را نیز در نظر داشته باشیم.
1- تعرفه ها را واقعی کنید، زمانی که تعرفه ویزیت متخصص و فوق تخصص تفاوت چندانی با تعرفه پزشک تراز اول نداشته باشد و دسترسی آسان به دریافت خدمات مستقیم از سطوح تخصصی وجود داشته باشد، بدیهی است که برنامه ای اجرا نمی شود و قابل اجرا نیست. و مردم به رایگان خدمات خود را از سطوح تخصصی دریافت می کنند.
2- تعیین بستههای تشویقی برای متخصصان و فوقمتخصصان که وقتی اقدامات پزشکی را بر اساس سیاستها و دستورالعملهای بالینی تدوین شده توسط وزارت بهداشت انجام میدهند، مورد حمایت و بهرهمندی پزشک و مردم نیز قرار میگیرند. ما مطب ها و مراکز درمانی را کاهش می دهیم و پزشک متخصص ما با تعداد بیماران کمتر و جای خالی بال خدمات خود را با نرخ واقعی ارائه می دهد.
3- مردم در انتخاب پزشک خانواده خود آزاد باشند و آنها را محدود نکنیم.
4- فرهنگ سازی را در جهت افزایش سطح سواد جامعه و تغییر نگرش گسترده با همکاری سازمان های ذیربط انجام دهیم. ما می توانیم تا حد امکان به پزشکان و کادر درمانی و مردم اطلاع رسانی کنیم.
5- پتانسیل پزشکی کشور را در نظر بگیریم، از پزشکان آموزش دیده و کادر بهداشتی و درمانی برآورد درستی داشته باشیم و از پزشکان، ماماها، پرستاران، پیراپزشکان و کادر بهداشتی بخش خصوصی استفاده کنیم و در واقع همه را در اجرای برنامه مشارکت دهیم. به بخش دولتی و منابع انسانی آن محدود نمی شود.
6- صندوق های بیمه ای تجمیع شود تا اعتبارات و منابع مالی برنامه از منبع و مرجعی مشخص برآورد و تامین شود.
7- با توجه به تعداد پزشکان و سایر نیروی انسانی مورد نیاز، بستر لازم را برای آموزش و پرورش آنها فراهم خواهیم کرد.
8- با تغییر اصلاحات و رویه های موجود، حمایت قانونی و سیاست گذاری را از طریق نهادی با ثبات که با تغییر دولت ها تغییری در اصول خود ایجاد نکند، تضمین کنید.